یک قطره ...

با اسم کيجا به دنيا آمد . چون کسی معنای کيجا را نمی دانست قطره ای از دريا شد . قطره ماند اما دريا نشد ...







اگر متوسط سن ادمها هفتاد سال باشد من درست در نقطه وسط گیج می زنم :) از این جهت گفتم گیج می زنم چون فکر میکنم روحیات و اخلاقم جوانتر از این سن و تجربیاتم بیشتر از ان است . همسرم معتقد است ارزوهایم برای اینده هم هنوز خیلی باهیجان و جوان است و هر روز هم یک خواسته جدید در سر می پرورانم :) البته بی انصاف است چون تا جایی که یادم می اید اخرین خواسته ام از او این بود که یک سفر به شهرلاس وگاس برویم .
خوبی این سالهای میانی عمر این است که ادم به اندازه کافی دوره خامی جوانی را پشت سر گذاشته و هنوز پا در خرفتی دوران پیری نگذاشته . اما غافل نباشیم که حتی در این دوران هم بعضی از روزها خرفت می شویم و اشتباهات خام می کنیم .

نتیجه گیری اخلاقی : باید دور سر را دستمال بست چون انسان همیشه باید اماده باشد که سرش به سنگ بخورد .
نتیجه غیر اخلاقی : نوشته ای که ساعت دوازده و نیم شب نوشته شود بهتر از این در نمی اید .
شب خوش

|



این چند روزه بیشتر کانالهای خبری در مورد مصاحبه اخیررییس جمهور کشورمان برنامه و گزارش پخش می کنند . من و همسرم هم هر دفعه که این مصاحبه رو می بینیم شروع می کنیم به یاداوری خاطراتمان . او از قبل از انقلاب و من از بعد از انقلاب . تعاریف ما از مدرسه و دانشگاه و تحصیل گرفته تا رهبر و قانون و احترام به حقوق شهروندان و محیط زیست انقدر متفاوت است که انگار ما در دو سیاره متفاوت زندگی کرده ایم . البته وقتی در مورد کلیات صحبت می کنیم اینطور نیست چون مثل بیشتر ایرانی ها همعقیده ایم که زمان شاه هم کاستی ها بسیار بود و اوضاع کنونی هم که گفتن ندارد . اما وقتی وارد جزییات و یا خاطرات می شویم فاجعه تفاوتها بیش از پیش بروز می کند .
حالا از این قضیه بگذریم . اولین چیزی که در این مصاحبه اخیر رییس جمهور کشورمان برایمان جالب بود همانا زیر نویس تلویزیونی بود که برای توضیح معرفی ایشان نوشته بود . دکتر ... رییس جمهور کشورمان !! کشورمان یعنی چی ؟ یا باید بنویسند : دکتر فلانی رییس جمهور ایران . اگر مصاحبه داخلی بود که همه می دونند این بوزینه کیست اگر هم برای خارجی ها این را نوشته کشورمان یعنی کدوم کشور ؟ تو رو به خدا من ملا لغتی شده ام ؟؟
به جان شما از لبخند ملیح ایشون که حالت شکوفه زدن به ادم دست میدهد اگر بگذریم اما نمیشود از نگاه تمسخر امیز خبرنگارهای خارجی به ایشان صرفه نظر کرد .
خبرنگارهای ایرانی هم که انگار یک پتک بالای سرشان است که هر ان ممکن است فرود اید . خمیده و متواضع و ترسان به وظیفه شان عمل کردند .
ان همه همهمه و صداهای گنگ اعتراض جای سوال برای کسی نمی گذاشت که واقعا انجا ایران است . مملکت ما . و او هم رییس جمهور کشورمان :))
چه میشود کرد ...
اما دیدن ابهت دماوند در نمای پشت رییس جمهور کشورمان به همه این مصاحبه احمقانه می ارزید ...

|





این سومین باریه که داریم جدی در مورد فروش خونمون فکر می کنیم . دو بار قبل منصرف شدیم چون هم محله مون و هم شهرمون رو خیلی دوست داریم . این دفعه هم اگه باز منصرف بشیم دلیلش همینه .
از طرفی فروش خونه یه جورایی تحول اساسی توی زندگی مون بوجود می اره . در ضمن تصمیم داریم از این شهر بریم چون از تنهایی خسته شدیم و دلمون می خواد بیشتر دور و بر فامیل و دوستهای قدیمی همسرم باشیم .
همسرم 6 سال پیش این خونه رو خرید و من الان چهارسال و نیمه که دارم توش زندگی می کنم . بعد از امدن من خیلی تغییر و تحول درش انجام دادیم . تقریبا من هر سال خونه رو رنگ جدید زدم و با کمک هم تمام کف اش رو پارکت کردیم . همسرم کلی گل کاری و درخت کاری کرد و توی فصل بهار و تابستون واقعا حیاطمون قشنگه . یه طرفش یاس سفید و زرد در می اد که بوی خوشش تا توی خونه هم می پیچه . یه طرفش هم ریحون و نعنا و فلفل سبز می کاریم . کلی هم گل رز و بوته های تزیینی و یه فواره خوشگل وسط حیاط گذاشتیم . الان هم که وسط زمستونیم گل سنبل عید پارسال که توی باغچه کاشتم گل داده .
اما ادمها که نمی تونن خودشون رو اسیر خاک کنن . لااقل من نمی تونم . من حرکت و تحول و تنوع رو خیلی دوست دارم . حتی اگه مجبور بشم چشمم رو روی خیلی چیزها ببندم و فقط عکس و خاطره هاش رو با خودم ببرم .
سخت تر از مهاجرت به اینجا که نیست .

|



ما اینجا یه کانال تلویزیونی محلی داریم که من بهش میگم شبکه باران به یاد شبکه محلی گیلان که یادش به خیر .
اینجا هم مثل شهرهای گیلان شهرهای کوچیک همه به هم چسبیده اند و تموم شدن یک شهر یعنی شروع شهر بعدی . شبکه باران اینجا در مورد شهر ما و چند تا شهر کوچیکی که بهش چسبیدن خبر رسانی می کنه . یکی از برنامه هاش رو که من و همسرم دوست داریم در مورد اینه که هر کسی یه پروژه جدیدی داره باید بیاد برای شهرداری توضیح بده و اعضا ان جلسه مشورت می کنن و نظرشون رو در مورد ان طرح میگن . مثلا همین دیروز یک نفر داوطلب ساختن دو تا برج شده بود که روبروی ساختمانهای مرکز شهر (داون تاون) قرار بگیرن و از اونجایی که قراره نمای خارجی اون همه اش اینه باشه تصویر داون تاون رو میشه توش دید . به نظر من خیلی باید قشنگ بشه اما اعضا جلسه انگار زیاد از این طرح خوششون نیومد . یه دفعه هم یکی از بهترین جراحهای شهر ما که با افتخار باید بگم ایرونیه همراه با یه دکتر خیلی خوب دیگه که هندیه تصمیم گرفتن یه بیمارستان در قسمتی از شهر ما بسازن که بیمارستان مجهز نداره البته این طرح مورد تایید قرار گرفت . این برنامه خیلی به کسایی که تصمیم دارن جایی خونه بخرن یا کار تجاری کنن کمک می کنه چون میتونن روی پیشرفت قیمت محل حساب کنن .
یه برنامه دیگه که من خیلی دوست دارم و براش ارزش قایلم در مورد اموزش نگهداری از محیط زیست و تمیز نگه داشتن خیابونهاست . یه برنامه هم هست در مورد نوع رانندگی و اینکه کدوم چراغ های ترافیک دوربین داره و اینکه عابرها می تونن از یه دگمه برای تغییر رنگ چراغ و عبور از چهار راه استفاده کنن .
یه برنامه هم هست در مورد معرفی برنامه های کالج . خبرهای روز و پیش بینی وضع هوا هم که هر یکساعت پخش میشه . همینطور برنامه های کنسرت و یا مسابقه های ورزشی و برنامه های ویژه که به مناسبت یا بی مناسبت در جایی انجام میگیره . هشدارهای ضروری و یا محل های ضروری که لازمه همه در موردش بدونن . معرفی رستوران های خوب و بد که بهشون نمره داده میشه . و خیلی چیزهای دیگه ...
شبکه محلی اینجا در واقع برای اسپنیش ها که اکثرشون مکزیکی هستند و تازه به این شهر امدن خیلی مفیده .
همین دیگه . خواستم بگم چقدر می تونه یه کانال تلویزیونی در بالا بردن اطلاعات شهروندان مفید واقع بشه .

|




با اینکه خوش کلمه مثبتی است اما صفت خوش گذرون رو وقتی استفاده می کنن که می خوان تعریف منفی ای از رفتار کسی داشته باشن . خوش گذرون رو معمولا به کسی میگن که بدون توجه به گرفتاری های دیگران و در بی خیالی از زندگی اش بیش از انتظار دیگران لذت می بره .
چه اشکالی داره ؟ اینم یه جور هنره که کسی بتونه توی زندگی اش انقدر مثبت فکر کنه و انقدر برای خودش ارزش قایل باشه که بخواد بیشترین استفاده و لذت رو ببره . واقعیت اینه که ما هر کسی رو که برای خودش بیش از دیگران ارزش قایل باشه به نوعی عاری از احساسات و انسانیت می شناسیم . من اینطور فکر نمی کنم . ادمها برای اینکه بتونن لذت ببرند اول باید خودشناسی واقعی داشته باشن که این کار هر کسی نیست (چون معمولا شناخت ما از خودمان روی قضاوت دیگران سنجیده میشه ) بعد هم بدونن که از چه چیزهایی لذت می برن بعد برای فراهم اوردن امکانات لذت تلاش کنن .
من از ادمهای گیجی که نمی دونن برای چی زندگی می کنن نمی دونن از چی لذت می برن نمی دونن چه جوری می تونن برای هدفهاشون برنامه ریزی کنن و بدتر از همه اینکه نمی تونن از چیزهایی که براشون فراهم هست به بهترین نحوی استفاده کنن و لذت ببرن میگم بدگذرون ! لااقل کلمه بد منفی است و بار معنایی صفت بدگذرون هم منفی است ...

|




شاید از نظر خیلی ها ادمهایی که به سادگی خوشحال می شوند ادمهای سطحی ای هستند اما به نظر من شاد بودن هنر است حتی اگر نشود خوشحالی های بی بهانه را با منطق ثابت کرد .
سال 2006 را به سادگی اغاز کردیم از اینکه سلامتیم و در کنار هم هستیم خوشحالیم . این پنجمین کریسمس و سال نویی بود که من اینجا در کنار همسرم هستم . نسبت به پنج سال پیش شاید ظاهرا تغییر نکرده باشم (البته خیلی چاقتر شده ام) اما از نظر روحی و رفتاری خیلی عوض شده ام . بزرگترین تغییرم که خیلی مشهود است صداقت و راستگویی است که قبل از مهاجرت همیشه تحت الشعاع ابروداری و اقتضای محیط به تزلزل می افتاد . خوشحالم که در زمان حیاتم فرصتی دست داده تا خودم باشم بدون اینکه فکر کنم دیگران چه انتظاری از من دارند .
یک هفته اخر سال 2005 خواهرم پیش ما بود . یک سال بود که همدیگر را ندیده بودیم . چند روزی طول کشید تا یخ تورنتو را اب و به هوای خوب اینجا اعتماد کند . حیف که یک هفته زود گذشت . نقل و کلوچه و زعفران برایم اورده بود از ان فروشگاه معروف خشکبار . اینجا در شهر کوچک ساحلی ما همه چیز هست جز حال و هوای ایرانی که با امدن خواهرم نسیمی از ان رسید . ادم هر چه که ندارد هوسش را می کند . شوید خشک صدف که صد مرتبه بهترش اینجا هست اما مال صدف بیشتر به ما می چسبد و خیارشور مهرام که صد مرتبه بهترش اینجا هست و هزار کوفت دیگر که فقط ایرانی اش را دوست داریم چون چهار کلمه فارسی روی کاغذ دور شیشه اش نوشته. و قیافه های ایرانی و فارسی حرف زدن با صدای بلند و چلوکباب یا به قول صمد اقا چلوکفاف و سی دی گوگوش و قمیشی و ... عجب ادمی هستیم ما !
باشد این را هم می گذارم در برنامه سال 2006 ! یک سفر به تورنتو ...
سال نو میلادی را به همه دوستان تبریک عرض می کنم .

|

About me

Email

    1ghatreh[at]Gmail[dot]com

Links