
اگر متوسط سن ادمها هفتاد سال باشد من درست در نقطه وسط گیج می زنم :) از این جهت گفتم گیج می زنم چون فکر میکنم روحیات و اخلاقم جوانتر از این سن و تجربیاتم بیشتر از ان است . همسرم معتقد است ارزوهایم برای اینده هم هنوز خیلی باهیجان و جوان است و هر روز هم یک خواسته جدید در سر می پرورانم :) البته بی انصاف است چون تا جایی که یادم می اید اخرین خواسته ام از او این بود که یک سفر به شهرلاس وگاس برویم .
خوبی این سالهای میانی عمر این است که ادم به اندازه کافی دوره خامی جوانی را پشت سر گذاشته و هنوز پا در خرفتی دوران پیری نگذاشته . اما غافل نباشیم که حتی در این دوران هم بعضی از روزها خرفت می شویم و اشتباهات خام می کنیم .
نتیجه گیری اخلاقی : باید دور سر را دستمال بست چون انسان همیشه باید اماده باشد که سرش به سنگ بخورد .
نتیجه غیر اخلاقی : نوشته ای که ساعت دوازده و نیم شب نوشته شود بهتر از این در نمی اید .
شب خوش