یک قطره ...

با اسم کيجا به دنيا آمد . چون کسی معنای کيجا را نمی دانست قطره ای از دريا شد . قطره ماند اما دريا نشد ...





صدای گریه بچه قطع نمیشه دل پیچه اش ازارش میده همانطور که بغلش کردی و راه میری تکونش میدی و همزمان هم سعی می کنی یه کمی بهش شیر بدی که شاید اروم بشه . تلفن زنگ میزنه پیغام گیر روشن میشه و یه صدای نا اشنا تولد بچه رو تبریک میگه ...
گرسنه ای از بیخوابی دیشب گیجی هنوز وقت نکردی صورتت رو بشوری صدای گریه بچه قطع نمیشه .
یه لحظه همه چیز خنده دار میشه صدایی می شنوی که تو رو به قهقهه می اندازه و بچه هم سبک و اروم میشه . دوباره زندگی شروع میشه . یه لیوان قهوه گرم با شیر و شکر تمام خستگی های شب گذشته رو از تنت به در می کنه ...

|



از تمام تبریکات و ابراز محبتها صمیمانه تشکر می کنم. تولد دخترم یکی از بزرگترین موهبتهای الهی بود که در زندگی ام اتفاق افتاد . انقدر بزرگ و انقدر ارزشمند که با هیچ کلامی وصف نمی شود . این احساس زیبا و شیرین را برای همه حداقل یکبار در زندگی شان ارزومندم .

|



About me

Email

    1ghatreh[at]Gmail[dot]com

Links