یک قطره ...

با اسم کيجا به دنيا آمد . چون کسی معنای کيجا را نمی دانست قطره ای از دريا شد . قطره ماند اما دريا نشد ...





E-mail this post



Remember me (?)



All personal information that you provide here will be governed by the Privacy Policy of Blogger.com. More...




باورش یه کمی سخته که ادم توی شهر زندگی کنه و چهار تا اهوی خوشگل بیان توی حیاط یه خونه و با هم بازی کنن . ازشون عکس گرفتم اما سیاه شد چون فاصله مون زیاد بود و منم به جای اینکه برم جلوتر که اونها رو بترسونم از راه دور لنز رو تنظیم میکردم . خلاصه اینکه شاید زیاد معلوم نباشن توی عکس . با توجه به وسعت ساخت و ساز و بریده شدن درختهای تنومند این بندگان خدا کم کم از محل زندگی شون رونده میشن و معمولا هم در جاده ها بر اثر تصادف از بین میرن . ولی خدایی خیلی خوشگلن .
من کماکان مشغول انجام کارهام هستم و البته دیگه دو تا چمدون درش بسته شده و فقط مدارک و دارو و چیزهای خیلی مهم و شخصی در کیف دستی گذاشته میشه .
من حالم زیاد خوب نیست نمی دونم از هیجانه یا از گرمای شدید هوا که همش احساس می کنم دلم شور می زنه و یه اتفاق بدی می افته .که امیدوارم نیفته چون اصلا حوصله اتفاق بد رو توی این همه دردسر ندارم .
خلاصه اینکه همین ...


About me

Email

    1ghatreh[at]Gmail[dot]com

Links