یک قطره ...

با اسم کيجا به دنيا آمد . چون کسی معنای کيجا را نمی دانست قطره ای از دريا شد . قطره ماند اما دريا نشد ...





E-mail this post



Remember me (?)



All personal information that you provide here will be governed by the Privacy Policy of Blogger.com. More...



یه سری بوته گل سرخ خریدم با یه عالمه پیاز گلهای خوشگل و رنگی که اسمهاشونو نمی دونم . وقتی اینها رو خریدم فکر کردم باید چند تا باغچه هم توی حیاط درست کنیم که اینها رو توش بکارم . نشستم یه طرح خوشگل براش کشیدم وقتی به نقشه اش نگاه کردم فکر کردم بد نیست یه دیوار هم جلوی خونه بسازیم که وسط هاش نرده فلزی مشکی داشته باشه و روی هر ستون اش هم چراغ بگذاریم . اینجوری خیلی خوشگل تره . و این شد که چند تا بوته گل سرخ و پیاز های گل ما رو به اینجا رسوند که چند روزیه چند تا کارگر مکزیکی دارن روی این طرح کار میکنن و الان دو ردیف از دیوار رو ساختن . به این میگن استقبال از بهار !!!


About me

Email

    1ghatreh[at]Gmail[dot]com

Links