یک قطره ...

با اسم کيجا به دنيا آمد . چون کسی معنای کيجا را نمی دانست قطره ای از دريا شد . قطره ماند اما دريا نشد ...





E-mail this post



Remember me (?)



All personal information that you provide here will be governed by the Privacy Policy of Blogger.com. More...



توی دفترچه ای که بهم دادند یه قسمت در مورد روز قبل از امتحان یه چیزهایی نوشته بود . یه چیزهایی که من از خوندنش بیشتر خنده ام می گرفت تا اینکه فکر کنم چقدر دونستنش ضروریه . مثلا نوشته بود قبل از روز امتحان سعی کنید غذای شور نخورید که یه موقع زمان امتحان تشنه نشید . قبل ازامتحان زیاد اب ننوشید که احتیاج به دستشویی پیدا کنید . بیست و چهار ساعت قبل از امتحان از مرور درس خودداری کنید . در ساعات امتحان به طور منظم تنفس کنید و از هر گونه تشویش و اضطراب دوری کنید و حدود بیست مورد دیگه ...
نیم ساعت قبل از امتحان رسیدم و انگار از قبل منتظرم باشن با خوشرویی اسمم رو صدا کردند و با دیدن گواهینامه رانندگی ام ورقه ای رو بهم دادند که امضا کنم بعد راهنماییم کردند که روی صندلی بشینم و حتما ! لبخند بزنم . بعد از اینکه عکسم رو گرفتند با نهایت احترام به اتاق کامپیوتر راهنماییم کردند به یه اتاق کاملا ارام و تمیز. اونجا بهم گفتن که یک ربع اول در کامپیوتر توضحات لازم داده میشه و بعد می تونم امتحانم رو شروع کنم و یه پلاستیک کوچیک روی میز بود که گفتن می تونم این فوم های یه بار مصرف رو هم بزارم توی گوشم که اگه خدای نکرده صدایی از جایی امد من حواسم پرت نشه .
یک ربع اول ده صفحه با کنترل امتحان دهنده توضیحاتی در مورد گذر از سوالات و یا برگشت به اونها و میزان زمان و تعداد سوالات جواب داده شده قرار گرفته بود .
و بعد از یک خوش امد امتحان شروع میشد . وقتی زمان امتحان تمام شد از اتاق خارج شدم و از مسوول اونجا پرسیدم کی می تونم نتیجه امتحان رو بگیرم . خندید و گفت : تبریک میگم شما قبول شدید .
و نتیجه امتحان رو پرینت گرفت .
وقتی رسیدم خونه نشستم پشت کامپیوتر و روز امتحان بعدی رو انتخاب کردم ...


About me

Email

    1ghatreh[at]Gmail[dot]com

Links