یک قطره ...

با اسم کيجا به دنيا آمد . چون کسی معنای کيجا را نمی دانست قطره ای از دريا شد . قطره ماند اما دريا نشد ...






... و ما هم در حال جمع کردن وسایل مان هستیم تا برای مراسم شکرگزاری به سفر برویم
خدا را هزار مرتبه شکر :))

|



تصویری از پایان مسابقه هاکی و برگشتن تماشاگران از استادیومی که در یک کیلومتری خونه ما است .

|


روزانه یه عالمه چیزهای جالب پیش می اد که نمیدونم چرا فکر می کنم نوشتن اش شاید زیاد جالب نباشه ...
یه دفعه نوشته بودم که اینجا پلاک ماشینها رو هر چی دوست داشته باشید می تونید سفارش بدید که روش بنویسن . امروز پلاک یه ماشین رو دیدم که نوشته بود gr8t. همون موقع یاد z8un افتادم .
امروز تولد همسرم بود برای هدیه اش چیزی بهتر از یه سرویس ماساژ در یک اسپای خوب به فکرم نرسید . جالبه که مردی که همسرم رو ماساژ داد یک امریکایی است که خانم اش هندی ای است که زبان مادری اش فارسی است !!! این اقا علاقه زیادی به داستان های شاهنامه داشت !!! جل الخالق ...

|


یه موقع بود که خیلی می نوشتم و کمتر می خوندم حالا برعکسه همش می خونم و دلم نمی خواد چیزی بنویسم .
چرا تعادل داشتن اینقدر سخته ؟!!!

|

About me

Email

    1ghatreh[at]Gmail[dot]com

Links