فکرش رو هم سالها بود که از سر بیرون کرده بودم . اصلا بهش فکر نمی کردم . اما انگار خودش خواسته بود که بیاید . یک ماه اینجا در من بود و نمیدانستم . دو روز پیش با درد زیاد از من جدا شد . دو سه ساعتی طول کشید جدایی اش خیلی دردناک بود . حالا که دیگر نیست هر روز بهش فکر می کنم . هر ساعت . هر دقیقه ...