پنجمین سالگرد ازدواجمون رو هم پشت سر گذاشتیم . پنج سال را با تمام خاطرات خوش سفرهای خاطره انگیز حوادث غیر مترقبه تغییرات کاری گذروندیم . هر چه بود کفه مثبتش سنگین تر از منفی اش بود و این یعنی نمودار زندگی در حال رشد و بالا رفتن است . پنجشنبه سر کار گل فروش محله با یک گلدون پر از گلهای رز قرمز وارد شد و گفت که بهش گفتن این گلها مال یک خانوم خوشگله حالا فکر می کنید مال کی باشه و من هیجان زده گفتم که میدونم مال منه :)))
همسرم رو دوست دارم برای اینکه در بدترین شرایط همیشه پشتیبانم بوده و با روحیه شاد و لبی خندان استرس های زندگی را برام قابل تحمل می کنه . معنی اش این نیست که همسرم خوبی های دیگه ای نداره بلکه این قسمت اش برای من از بقیه موارد ارزشمند تره .
مثل بیشتر وبلاگی ها همسرم هم وبلاگ منو هر وقت که اپ دیت کنم می خونه اینها رو برای اون ننوشتم برای خودم نوشتم که یادم بمونه در شروع ششمین سال زندگی مشترکمون چقدر ازش راضی بودم ...