یک قطره ...

با اسم کيجا به دنيا آمد . چون کسی معنای کيجا را نمی دانست قطره ای از دريا شد . قطره ماند اما دريا نشد ...





E-mail this post



Remember me (?)



All personal information that you provide here will be governed by the Privacy Policy of Blogger.com. More...




امسال از سفره هفت سین خبری نیست . من که خونه نباشم خونه حس و روح نداره . به قول همسرم نه چراغی روشنه و نه بوی غذایی می اد . البته هر چی اصرار کرد که برای چند روز که میرم مسافرت یکی دوتا غذا درست کنم و بگذارم توی فریزر من با پررویی تمام زیر بار نرفتم و گفتم که من حاضر نیستم تو غذای مونده فریزری بخوری بنابراین یا بیرون غذا بخور یا برو منزل مادر محترمتون :)) و همانا این نشانه عشق و محبت است . (برگرفته از قران مجید .)
حرف قران شد . ما توی خونه پدری مون یه قران سبز خیلی خوشگل داریم که فکر کنم مال عروسی والدینم باشه . تاریخ ازدواجشون و اسم ما فرزندان به ترتیب در پشت صفحه اول جلد کتاب نوشته شده و مادر همیشه این قران رو روی سفره هفت سین می گذاره . یادش به خیر اون موقع که همه مون دورش می شستیم . حالا مادر جای ما عکسمون رو میگذاره .
حرف عکس شد . دیروز به مامانم زنگ زدم گفتم مادر چکار میکردی ؟ گفت : به جان تو داشتم همین الان عکست رو از توی قاب برمیداشتم تا یه دونه عکس جدیدترت رو بگذارم توش واسه سفره عید . این بنده خدا مادر ما هم هنوز ما مرحوم نشدیم از عکسمون به جای خودمون استفاده می کنه . در عوض ما اجازه نداریم از این کارها بکنیم چون مامانم دوست نداره عکس بی حجابش رو کسی ببینه و منم عکس با حجابش رو دوست ندارم . اگرچه من بچه تقس (نمیدونم املاش درسته یا نه ) خانواده مثل همیشه سنت شکنی کردم و یکی از عکسهای خیلی خوشگل و بی حجاب مامانم رو روی در یخچال زدم تا هر روز ببینمش و بهش سلام کنم و از قضا این جریان باعث شده که همسرم هم هر وقت خیلی دلش از من پره میره دم در یخچال و با عکس مامانم بلند بلند درددل می کنه به در میگه که دروازه بشنوه . بگذریم :)))
گفتم این اعترافات رو این روزهای اخر سال بکنم . نوشته بعدی احتمالا از سرزمین برف و سرمای کانادا باشه .
همیشه سبز باشید . نوروزتان مبارک .


About me

Email

    1ghatreh[at]Gmail[dot]com

Links