بعضی وقتها ادم توی یه موقعیتی قرار میگیره که خیلی بیشتر از ظرفیت شه . بعد از تصمیم جابه جایی (به یه خونه موقتی ) انگار همه چیز دست به دست هم داده که ناراحتی ها چند برابر بشه . در کنار همه ان چیزهایی که حوصله توضیح دادنش رو اصلا ندارم یه نامه هم از اداره مهاجرت به دستمون رسیده که بنده دو هفته دیگه باید برم امتحان سیتی زن شیپی بدم . دفعه قبل که حدود پنج ماه پیش بود فکر میکردم باید امتحان بدم اما فقط انگشت نگاری کردند حالا توی این وانفسای اسباب کشی که قرار بود چند ماه دیگه انجام بگیره اما به ضرورت الان داره انجام میشه من باید نگران امتحان هم باشم . صبحها که از خواب بیدار میشم یادم نمی اد توی کدوم خونه هستم . بعد که یادم می اد دیگه دلم نمی خواد اصلا بیدار میشدم .
پیش می اد دیگه . همیشه که نمیشه روی یه خط صاف جلو رفت گاهی فراز و فرود ها شیب شون خیلی زیاده . دعا کنید با کله زمین نخوریم ...