طی یک عملیات کاملا ماجراجویانه ما روز چهارشنبه هفته گذشته تصمیم گرفتیم که جهت مطالعه در مورد تغییر محل زندگی مان برای مدت نه چندان طولانی در یک منطقه بسیار خوش اب و هوا و بکر از نظر طبیعت خونه ای اجاره کنیم . محلی که انتخاب کردیم تا منزل خودمان سه ساعت فاصله دارد . از قضا صبح روز پنجشنبه یک خونه کاملا مناسب به طور صد در صد شانسی نصیبمان شد . به سرعت برگشتیم . روز جمعه و شنبه نصف وسایل منزل را که شامل ضروریات زندگی است در یک یوهال جاسازی کرده و روز یکشنبه را به خالی کردن ان در منزل جدید گذراندیم . در مسیری که می پیمودیم همسرم با تلفن همراهش ترتیب وصل اب و برق و کیبل تلویزیون را داده و تنها وصل تلفن و کیبل کامپیوتر تا دیروز به تاخیر افتاد .
به نظر من اینجا سرعت انجام کارها دیوانه وار است !!! امروز چهارشنبه تقریبا یک هفته از تصمیم ما می گذرد و ما کاملا در منزل اجاره ای جدید جا افتاده ایم . تا امروز سه مهمانی داده ایم و کلی گل و شیرینی خوش امد برایمان اورده اند . خوشحالیم که چند ساعتی به بستگان و دوستان نزدیک تر شده ایم . اینجا که هستیم از هر جهت که برویم در فاصله بیست دقیقه ای دوستی یا اشنایی برای دیدار داریم .
دلم برای خانه مان در شهرساحلی قدیمی تنگ شده . همسایه روبرویی منزل قدیمی مان زحمت پست قبض های ماهانه را می کشد . من هنوز هم تردید دارم که کار درستی کرده ایم . هر چه که هست تا اینجا به خوبی پیش رفته . باید به اینده امیدوار بود ...