هفته پیش یه فرصتی پیش امد که بتونم یه چیزهایی واسه مامانم بفرستم یعنی یه نفر قبول زحمت کرد . ادم اینجا هر چی می بینه دلش می خواد بفرسته آنور . اول از همه چند نوع ویتامین خریدم بعد هم شکر و شکلات مخصوص دیابتی ها . ابنبات مخصوص گلودرد . نخ دندون و چند نوع خمیر دندون . نامه و عکس .
اگه می خواستم برم توی جزییات که فکر کنم باید یه داروخانه می فرستادم از ژل زانودرد گرفته تا دستگاه تست قند خون . اینجا برای هر درد جزیی یه دارو یا یه وسیله ای ساختن . حتی یه نوع ادامس هست که بزاق دهان می سازه . داروخانه های اینجا جز اولین جاهایی بود که وقتی اولین بار رفتم کلی تعجب کردم و دلم میخواست حسابی انجا وقت بگذرونم و ببینم هر چیزی به چه دردی می خوره . یه جای دیگه ای هم که هنوز خیلی دوست دارم برم و سرگرم بشم یه فروشگاه بزرگه که مخصوص وسایل ساخت وساز بیرون و درون خونه است . از هر نوع پیچ و میخ گرفته تا دیوارهای سیمانی پیش ساخته و در و پنجره . قسمت اشپزخونه و باغبانی و رنگ اش رو خیلی دوست دارم . اصلا یکی از سرگرمی های من و همسرم اینه که میریم انجا و وسایل جدیدی که به بازار امده نگاه می کنیم و گاهی هم به فکر می افتیم یه پروژه ای توی خونه یا توی حیاط انجام بدیم . قسمت رنگش دو تا کامپیوتر داره که داخل یه خونه رو نشون میده و میشه هر رنگی رو که دوست داری روی دیوارهاش عوض کنی تا راحتتر تصور کنی رنگ مورد علاقه ات همونی هست که می خوای یا نه . از کجا شروع کردم به کجا رسیدم !
تقریبا دو ماه دیگه کریسمسه و قبل از اون دو تا جشن هالووین و روز شکرگزاری (تنکس گیوینگ) برگزار میشه . هوا امروز به شدت پاییزی بود . بارون و دیدن پرنده های گرسنه و اش داغ ...