همچین باد می اد که می خواد درختها رو از جا در بیاره . اوفلیا در راهه . این تورنیدو ها که در امریکا مهمان ناخوانده هر ساله است دیگه واسه مردم عادت شده . البته بیشتر اونها بی سرو صدا می گذرن مثل همین اوفلیا که می گن شماره یکه و خطری نداره بعضی هاشونم وقتی خیلی روی اقیانوس می مونن قدرتشون زیادتر میشه و از روی هر ایالتی که رد بشن بلای سنگینی به بار میارن . خلاصه از دیروز زیرنویس کانالهای تلویزیونی مرتب در مورد امدن اوفلیا خبر می نوشت و رادیو هم هر یک ربع با بوق کوتاهی توجه رو جلب می کرد و یک جمله اعلام اطلاع میکرد . در این جور موقعها معمولا اونهایی که قایق دارند باید از توی اب درش بیارن یا ببرن توی پارکینگ قایقها پارک کنند . توی شهر ما فکر کنم از هر بیست خانواده یکی شون قایق داشته باشن بعضی هاشون هم یات دارند یعنی یه چیزی بزرگتر از قایق و کوچک تر از کشتی . ما معمولا ماشینها رو بنزین می زنیم و کپسول گازمون رو هم پر می کنیم برای اینکه شاید برق بره . حسن اش اینه که خدا رو شکر نه خبری از کمبود مواد اولیه میشه نه خبری از صف و کوپنه .
جمعه رفتم سر کار . برام پنج تا نوار ویدیو گذاشتن که یاد بگیرم دور و بر چه خبره . برای همین سه ساعت فیلم دیدن هم کارت زدن و وقتی کارت می زنن یعنی حقوق می دن :) دوشنبه روز اول کارمه . بعد از چهار پنج سال خوردن و خوابیدن یه کمی سر وقت جایی بودن برام سخته . اما کار کردن توی این مملکت انقدر منفعت داره که ادم از خوابش بزنه . هر چند که کارش زیاد سطح بالا نباشه و یا ساعت کارش مطابق میلش نباشه . یکی از بزرگترین منفعتهاش اینه که تو با رفتن اسمت توی اداره مالیات بعدها می تونی حقوق بازنشستگی داشته باشی غیر از اون بیمه درمانی برای خودت و خانواده ات بگیری که این خیلی مهمه . دیگه اینکه وارد یک دایره وسیعی ای می شی که اگه لیاقت داشته باشی همه جور موقعیتی می تونی پیدا کنی . مثلا من کردیت کارت به اسم خودم دارم اما هر وقت ازش استفاده می کنم قبض های پرداختش به اسم همسرم می اد . چون منو به عنوان شخص اول خانواده که در امد داشته باشم نمی شناسن و این یعنی اینکه من خارج از اون دایره هستم . اخرین حسنش هم که معلومه دیگه یه حقوق بخور و نمیری میگیری که میشه یه کوچولو روش حساب کرد .
راستی اینجا دارن کم کم وسایل جشن هالوین و تنکس گیوینگ رو می گذارن توی فروشگاهها . یه کم دیگه که هوا خنک تر بشه مردم لباسهای سفید و صورتی و ابی کمتر می پوشن و میرن سمت رنگهای زرد و نارنجی و قهوه ای . خیلی تغییر رنگ لباس مردم دیدنیه انگار همه باهم به پاییز سلام می کنند . جالبه که هاله (سرزمین افتاب) وارد بهار میشن و ما کم کم به سمت پاییز می ریم . یعنی درست روی دو تا سمت مقابل کره زمین هستیم . درست میگم ؟