یک قطره ...

با اسم کيجا به دنيا آمد . چون کسی معنای کيجا را نمی دانست قطره ای از دريا شد . قطره ماند اما دريا نشد ...





E-mail this post



Remember me (?)



All personal information that you provide here will be governed by the Privacy Policy of Blogger.com. More...



هریکن الفیا هم با خسارت مختصری در حدود 250 دلار ناقابل از سر ما گذشت . بارون شدیدی امد و ما ناگهان متوجه شدیم که در راهروی ورودی سقف در قسمتی دچار خیسی شده و وقتی به شیروانی (اتیک) رفتیم متوجه شدیم که سقف خونه در قسمتی چکه می کنه . امروز روفر تشریف اوردند و براورد کردند که باید قسمت کوچکی از سقف خونه تعمیر بشه و فردا هم تشریف می ارن که درستش کنند . به هر حال حالا هوا افتابی و گرمه و زمان برای تعمیر کاملا مناسبه . من هم چند روزیه که می رم سر کار . اولش کمی هیجان زده بودم و گاهی دچار اشتباه می شدم اما کم کم عادت می کنم . هر روز با ادمهای جدید اشنا میشم و جاهای مختلف و اسم وسایل مختلف رو یاد میگیرم . خوشبختانه مسوولی که قراره به من یاد بده که چیکار باید بکنم خیلی مهربون و صبوره و اسم منو گذاشته اسمارت کوکی ! با هم حسابی ایاغ شدیم .
اما خودمونیم عجب بریز بپاشیه اینجا . هر چیزی که یه کمی خسارت دیده باشه دو دستی می اندازنش توی اشغال . یه چیزهایی مثل رنگ نقاشی که مثلا از درش یه کمی رنگ ریخته باشه بیرون تا قابهای بزرگی که توی حمل و نقل شیشه اش شکسته اما فرمش کاملا سالمه . جالبه که امروز یه مورد دزدی هم داشتیم که برای من خیلی جالب بود . درست مثل اینکه موز رو خورده باشن و پوستش رو انداخته باشن بیرون قسمت اصلی یه اسباب بازی رو برداشته بودن و قسمت پلاستیکی اش رو که قیمت روش زده شده بود انداخته بودن پشت قفسه ها . معلوم نیست که چند وقت پیش این کار انجام شده اما باید گزارش داده بشه و توی یه پرونده جداگانه ثبت بشه .
خلاصه اینکه نه تنها برام خیلی سرگرمیه خیلی چیزهای جالب هم یاد می گیرم .
راستی تونستین سخنرانی احمدی نژاد رو در یونایتد نیشن ببینید . برای من که خیلی مایه خجالت بود خصوصا وقتی که بعد از بسم الله الرحمن الرحیم شروع کرد به خوندن یه ایه که من توش فقط کلمه نصر رو که شنیدم فهمیدم باید معنی اش چی باشه . بعد هم به عراقی ها و بازماندگان کاترینا همدردی اش رو ابراز کرد و شروع کرد به اراجیف بافتن در این مورد که یونایتد نیشن باید چنین باشد و باید چنان باشد . انگارنماینده های کشورهای مختلف امده بودند که پیشنهادات ایشون رو بشنون .
از قضا خیلی از کشورها که به همین اندازه یعنی حدود ده دقیقه وقت داشتن در مورد کمبودهای کشورشون و نیازمندی هاشون صحبت کردن و کشور گل و بلبل ما که در همه چیز تکمیله امده بود از یونایند نیشن اشکال بگیره . البته در واقع طرف صحبتش با امریکا بود که انها هم همون اول کار گذاشتن از مجلس رفتن بیرون . تقریبا دو سوم صندلی ها خالی بود ولی ایشون چنان موقع حرف زدن انگشتش رو بالا می اورد و تکون می داد انگار داره برای کلاس اولی ها تعیین تکلیف می کنه .
راستش رو بخواین من جلوی همسرم هم خجالت کشیدم چه برسه جلوی ملتهای دیگه ...


About me

Email

    1ghatreh[at]Gmail[dot]com

Links