یک قطره ...

با اسم کيجا به دنيا آمد . چون کسی معنای کيجا را نمی دانست قطره ای از دريا شد . قطره ماند اما دريا نشد ...





E-mail this post



Remember me (?)



All personal information that you provide here will be governed by the Privacy Policy of Blogger.com. More...



به نظر همسرم خوشبختی اينه که وقتی خسته در خونه رو باز می کنی بوی خوش غذا (فرقی نمی کنه چی باشه ) توی فضای خونه پيچيده باشه . نه از ان جهت که گرسنه باشی بلکه اين به معنای احساس اطمینان بخش يک چهار ديواری امن است که ميشه ازش لذت برد .
به نظر من خوشبختی رو وقتی ميشه احساس کرد که يک نفر نقص ها و اشتباهات تو رو بدون اينکه به روت بياره درست کنه و هميشه اين حس اطمينان رو بوجود بياره که تنها نيستی يکی هست که می تونی روش حساب کنی .
سپيده جان من ازدواج کردم و به امريکا امدم مثل خيلی از مهاجرين گاهی دلتنگم . دل تنگ بوی شاليزار و طعم تلخ بوته های چای شمال . اما اونجا هر قدم که به سوی ابادی ميرفتم ده قدم بسوی ويرانی سرازير می شدم . سی سال تجربه برام کافی بود که بفهمم نميشه با سرنوشت جنگيد بايد ازش فرار کرد . سی سال مفيد زندگيم رو برای شناخت و تجربه صرف کردم . سعی می کنم تجربه هامو فراموش نکنم ...
عکسهای نيويورک رو هم خودم گرفتم :))


About me

Email

    1ghatreh[at]Gmail[dot]com

Links