یک قطره ...

با اسم کيجا به دنيا آمد . چون کسی معنای کيجا را نمی دانست قطره ای از دريا شد . قطره ماند اما دريا نشد ...





E-mail this post



Remember me (?)



All personal information that you provide here will be governed by the Privacy Policy of Blogger.com. More...



در مسيری که می رفتيم به پلاک ماشينها دقت می کردم دوست داشتم بدونم کسايی که با ما توی يه مسير همراهند از کدوم ايالتن و اينکه چه شکلی اند . خيلی هاشون مسير خيلی طولانی ای را با ما همراه بودن اما بيشترشون از خروجی های متفاوت شاهراه اصلی جنوب به شمال از ما جدا شدن . روی پلاک يکی از اين ماشينها نوشته بود tink dif .
يعنی يه جوری مخفف اين جمله که متفاوت فکر کن ! من هميشه سعی کردم فکر خودم رو داشته باشم . خيلی وقتها اين فکرها متفاوت بوده . متفاوت با عقاید عام و عوام . بيشتر وقتها ترس از عکس العمل ديگران که توانايی هضمش رو ندارن وادارم کرده که در موردش حرفی نزنم .
دیدن منهتن در ایالت نیویورک خیلی روم تاثیر گذاشت . نه به خاطر اسمون خراشهاش و نه به خاطر شلوغی و نه به خاطر زیبایی ای که قابل وصف نیست . شاید همه اینها هم خیلی روم تاثیر گذاشت . اما از همه بیشتر من عاشق یک نمای تمام و کمال از صلح شدم وقتی که همه مردم دنیا با رنگ پوست متفاوت لهجه و زبان متفاوت نوع لباس و خوراک و عادات متفاوت در صلح و اشتی در کنار هم زندگی می کردن و صد البته از زندگی شان هم لذت می بردند . محله ایتالیایی ها ادغام در محله چینی ها در کنار محله یونانی ها محله کره ای ها برزیلی ها ایرانی ها ایرلندی ها اسراییلی ها مکزیکی ها افریقایی ها ...من عاشق مردمی هستم که به صلح و دوستی احترام میگذارند . من از مردمی که ایراد میگیرند تفرقه می اندازند مردم داخل و خارج راه می اندازند دلگیرم . دلگیر میشوم از مردمی اینچنینی حتی اگر هموطن باشد ...
دفعه دیگه از شهر منهتن می نویسم . خیلی دیدنی بود .


About me

Email

    1ghatreh[at]Gmail[dot]com

Links