یک قطره ...

با اسم کيجا به دنيا آمد . چون کسی معنای کيجا را نمی دانست قطره ای از دريا شد . قطره ماند اما دريا نشد ...





E-mail this post



Remember me (?)



All personal information that you provide here will be governed by the Privacy Policy of Blogger.com. More...



هر چند وقت که حوصله ام سر می ره میرم کالج شهرمون سراغ معلم زبان و دوستای قدیمی ام . امروز هم مثل همیشه از دیدنشون کلی خوشحال شدم نشستیم در مورد چیزهای مختلف حرف زدیم . شلبی معلم مون یه خانوم پنجاه ساله است که چند سالیه طلاق گرفته و در مورد دو تا فرزند ش و مشکلاتشون صحبت می کرد بعد حرف کشید به اینکه امریکایی ها به خانواده شون چقدر اهمیت می دن و تربیت و انضباط رو تا چه حد رعایت می کنن . همه مون خیلی راحت نظرمون رو در مورد افتضاحی روابط همسرداری و تربیت فرزندان امریکایی گفتیم بعد صحبت شد از چهارم جولای و اینکه چه کسی امریکایی اصیل است بعد بازم ما خیلی راحت هر چی از دهنمون در امد در رابطه با افکار و رفتار امریکایی ها گفتیم و حسابی دق و دلی مون رو در اوردیم . بعد خانوم شلبی خیلی ازمون تشکر کرد که ما عقایدمون رو باهاشون شریک شدیم و گفت که همه این نقاط ضعف در ذهنش می مونه و سعی میکنه که برای دوستاش هم تعریف کنه . بعد هم همه مون در پایان کلاس معلممون رو هاگ کردیم و براش روز خوبی رو ارزو کردیم .
تو فاصله کلاس تا پارکینگ فکر میکردم اگه فقط خانوم شلبی یه کلمه از ایران و ایرانی انتقاد می کرد اصلا می تونستم تحمل کنم . نه می دونم که نمی تونستم تحمل کنم ...


About me

Email

    1ghatreh[at]Gmail[dot]com

Links