یک قطره ...

با اسم کيجا به دنيا آمد . چون کسی معنای کيجا را نمی دانست قطره ای از دريا شد . قطره ماند اما دريا نشد ...





E-mail this post



Remember me (?)



All personal information that you provide here will be governed by the Privacy Policy of Blogger.com. More...



کمی پرت و پلا بخوانيد و در موردش زياد جدی نيانديشيد . اينها به هم مورس می زنند انگار !
***
ديشب که عکسهای کارناوال تبليغاتی رفسنجانی رو به همسرم نشون می دادم باورش نميشد که اين جوانها اينقدر ابلهانه خودشون رو بفروشن . پرسيد يعنی واقعا دلشون می خواد رفسنجانی رييس جمهور بشه ؟ گفتم : نه جونم ، واسه اينها مهم نيست کی بشه اما برای رفسنجانی مهمه که اين عکسها منعکس بشه توی تلويزيونهای خارجی . هيچ فکر کردی تمام اين مدتی که اينها توی خيابونها می چرخيدن چطور نيروی انتظامی يا هيچ لباس شخصی ای بهشون تذکر نداده که اين چه سر و وضعيه ! چطور شده که عکسها درست يه جوری تنظيم شده که لاک ناخن بنفش دخترها و گردن بندهای پسرها معلوم بشه . چرا همه تبليغات انگليسی نوشته شده بوده ! همه اينها يعنی امريکا ما چشم کور می کنيم ما اينيم حالا بجنگ تا بجنگيم .از همه بدتر اينکه امروز وقتی وبلاگها رو نگاه می کردم همه به اين عکسها لينک داده بودند . اين خودش تبليغاته . چرا درست توی همون تله ای می افتيم که برامون پهن کردن . ای ای ای ...
***
حال مريضمون خيلی بهتره . ديشب امدند خونه . اينجا فقط منم که کار نمی کنم واسه همين من مسوول شدم که تا يک هفته پيششون بمونم . در واقع ديشب بحرانی ترين شب بود . گرچه من توی يه اتاق ديگه خوابيده بودم اما درهای اتاقهامون رو باز گذاشتيم که اگه لازم شد و صدام کرد زود بيدار شم . البته يه زنگهايی هست که اگه لازم باشه با فشار دادنش ۹۱۱ خودش می اد اما هنوز از اونها نگرفتيم . خدا را شکر ديشب هم بدون مشکل گذشت تمام شب رو انگار من بين خواب و بيداری بودم . سه بار هم با موهای به هم ريخته رفتم بالای سرشون که بعد فکر کردم اگر بنده خدا از خواب بيدار بشه و منو ببينه خدای نکرده دوباره حمله قلبی می کنه . اميدوارم هر چه زودتر همه چيز دوباره به حالت عادی برگرده .


About me

Email

    1ghatreh[at]Gmail[dot]com

Links