یک قطره ...

با اسم کيجا به دنيا آمد . چون کسی معنای کيجا را نمی دانست قطره ای از دريا شد . قطره ماند اما دريا نشد ...





E-mail this post



Remember me (?)



All personal information that you provide here will be governed by the Privacy Policy of Blogger.com. More...



امروز اینجا روز مادر بود . کارت های تبریک روز مادر صورتی است لطیف و مهربان است مثل همه مادرهای دنیا . شاید امروز یکی از روزهایی است که فکر می کنم مادر شدن چقدر می تواند ارزشمند و در عین حال پرمسوولیت باشه . در خونه ما هم یک مهمانی گرم و صمیمی به این مناسبت برگزار شد و ما از دو مادر نمونه که مهمان ما بودند قدردانی کردیم . انها نمونه اند به دلایل زیاد و از همه مهمتر اینکه ثمره زحماتشان را دو دستی تقدیم من و خواهر همسرم کردند :))
از ته دل بگم خیلی خوشحالم که مادر نیستم . اصلا این همه از خود گذشتگی را در خودم سراغ ندارم . فکر می کنم به دنیا اوردن یک موجود بیگناه که در روی کره خاکی دیر یا زود یک موجود گناهکار خواهد شد از من برنمی اید . منظورم از گناه هم همین چیزهای معمولی است که به خاطر تکرار دیگر گناه به نظر نمی اید . مثل دل کسی را شکستن روی شانه های کسی ایستادن و قدرت نمایی کردن ناسزا گفتن حتی بی تفاوت بودن همه اینها از نظر من گناه است و هیچ تضمینی وجود ندارد که کودک من هم به اجبار قانون دنیوی اینچنین بار نیاید . خب این عقیده من است شاید هم اشتباه می کنم !
***
چه هوایی است اینجا . افتاب ملایم همراه با نسیم خنک از سمت دریا . چهچه کاردینالهای قرمز گلهای رز که غنچه هایشان باز شده و کلی رنگ و زیبایی به حیاط بخشیده . اجاق ذغالی حیاط و اشپزی اقایون که چه موهبتی است برای خانومها .
تعطیلات اخر هفته عالی بود . جای همه شما خالی


About me

Email

    1ghatreh[at]Gmail[dot]com

Links