یک قطره ...

با اسم کيجا به دنيا آمد . چون کسی معنای کيجا را نمی دانست قطره ای از دريا شد . قطره ماند اما دريا نشد ...





E-mail this post



Remember me (?)



All personal information that you provide here will be governed by the Privacy Policy of Blogger.com. More...



با اینکه چهار سالی است که اینجا زندگی می کنم باز هم ان حس بدبینی سی ساله ام بر تصمیماتم می چربد . سعی می کنم اما چه میشود کرد عادت است دیگر ...
برای خرید یک چیزی که اسمش را نمی گم رفتم توی یکی ازفروشگاههای بزرگ که از شیر مرغ تا جان ادمیزاد دارد . بعد از کمی برانداز انتخابش کردم قیمتش بیست دلار بود به نظرم کمی زیاد می امد اما دو رنگ مختلفش را برداشتم . فروشنده گفت که با فاکتور خرید و پر کردن فرم بطور مجانی دو تا دیگه از همینها که خریده اید براتون پست میشه . فکر کردم چند در صد میشه به حرفش اعتماد کرد تشکر کردم و تا رسیدم خونه فرمها را پر کردم و همراه کاغذ خرید پست کردم . درست سه هفته بعد بسته پستی حاوی دو تا از همانهایی که خریده بودم رسید . خیلی خوشحال شدم حالا قیمت ان چیزهایی که خریدم هر کدام ده دلار شده . به نظر من این یعنی یک دایره درست در خدمات رسانی و جلب نظر مشتری . چقدر امکان داشت که فروشنده اصلا به من نمی گفت که همچین کاری میشه کرد . چند در صد ممکن بود که نامه حاوی فرم در پست گم بشه . چقدر ممکن بود که اصلا به این نامه توجه ای نمیشد و چقدر ممکن بود که در پست کردن ان پشت گوش اندازی میشد . چقدر ممکن بود که اشتباه میشد و سایز مورد نظر را اشتباها بزرگتر یا کوچکتر می فرستادند . و هزاران اگر و مگرهایی که باعث شده من دچار بدبینی بشم .
سه روز پیش هم همینطور که فکر می کردم حالا دیگه می تونم برای سیتی زن شدن اقدام کنم در یک سایت مربوط به مهاجرت خوندم که میشه ادرس فرمهای مورد نظر را داد تا برایم پست شود من هم همینطوری فرم مورد نظر را درخواست کردم و ادرسم را دادم در کمال تعجب امروز فرم مورد نظر با پست رسید . خیلی خوشحال شدم . اصلا باورم نمیشد . اخه اداره امیگریشن وحشتناکترین اداره در اینجاست از نظر کوتاهی و تاخیر در کارها . اما خدا را شکر تا اینجا که همه چیز خوب بوده .


About me

Email

    1ghatreh[at]Gmail[dot]com

Links