یک قطره ...

با اسم کيجا به دنيا آمد . چون کسی معنای کيجا را نمی دانست قطره ای از دريا شد . قطره ماند اما دريا نشد ...





E-mail this post



Remember me (?)



All personal information that you provide here will be governed by the Privacy Policy of Blogger.com. More...



چند روز بیشتر تا سال نو نمونده . شاید گاهی لازم باشه ادم یه نقطه از زمان را در نظر بگیره و در مورد قبل و بعدش فکر کنه یا حرف بزنه ...سالهایی که بر من گذشت اگر چه بیشترشان خوشایند یک زندگی ایده ال و خواستنی نبوده اما باید منصفانه گفت که چند سالی را هم به یاد دارم که از ته دل از انها به خوشی یاد می کنم . شاید یکی اش همان سالهای دانشجویی بود و بی تکلفی و بی ریایی جوانی ام ...بعد از ان سالها را دعا می کنم که هرگز در زندگی ام تکرار نشود تا می رسم به همین سه چهار سالی که از خانه و وطن دورم و نمی تونم دروغ بگم که از ان راضی نیستم جدای از ان گوشه دل که همیشه برای سرزمین سبز چای و برنج می تپد باید اعتراف کنم که روزهای پر شور و پر از اتفاقات اموزنده را تجربه کرده ام . هرگز سعی نکردم عادی زندگی کنم . عاشق سفرو خطرم . حرفه و هنرم با هرچه در ان از رنگ استفاده می شود امیخته است اما به قول شاعر عاشق بی رنگی ام ...
حسرت انچه ندارم نمی خورم از دست رفته ها را به فراموشی می سپارم هرگز نمی گذارم که زندگی مرا بیازارد با زندگی بازی می کنم گاهی ان را می خندانم گاهی ان را مسخره می کنم اما هرگز ان را از خودم نمی رنجانم . او را موجود زنده ای موازی خودم می بینم که مجبورم هم با ان رقابت کن و هم مدارا ...
بهار امسال را دوست دارم بهار پر هیجانی نیست ارام و نرم می اید و چقدر صدای امدنش لطافت دارد ...تمام بهار ها اینگونه نیستند گاهی عجولند و زودگذر . گاهی دیررس و خجالتی . اخر ای ادمها ... مگر هر عمر چند تا بهار دارد ...بگذارید این چند بهار باقیمانده را در کنار هم باشیم . تمام انهایی که از کنار شما می گذرند "ما " هستیم . همانهایی که گاهی پرقدرت می شوند و گاهی کم طاقت ... "ما" هرکجا که باشیم یک نگاه اشناییم . این زندگی را با هم شروع کرده ایم بگذارید با هم بگذرانیم .
مگر تمام عمر چند بهار دارد ...
***


About me

Email

    1ghatreh[at]Gmail[dot]com

Links