یک قطره ...

با اسم کيجا به دنيا آمد . چون کسی معنای کيجا را نمی دانست قطره ای از دريا شد . قطره ماند اما دريا نشد ...





E-mail this post



Remember me (?)



All personal information that you provide here will be governed by the Privacy Policy of Blogger.com. More...



راست ميگن كه ادمها را ميشه توي مسافرت شناخت و وقت گرفتاري .
ادمها خودشون رو هم مي تونن توي همين دو موقعيت بشناسند حلاجي كنن كي هستند چقدر ظرفيت دارند چقدر حساسند چقدر تحمل دارند . من هنوز در تورنتو هستم تصميم دكتر اين شد كه خواهرم رو چهارشنبه عمل جراحي كنن . توي به اصطلاح بزرگترين و مجهزترين بيمارستان تورنتو كه اسمش ساني بروكه . ديدم نميشه همش خونه نشست و كارها رو عقب انداخت خلاصه چند روزيه رانندگي مي كنم و يه سرهم رفتيم بيمارستان و كارهاي اوليه رو انجام داديم و كلي من از اين مجهزترين بيمارستان تورنتو بسي تعجب كردم كه بعدا اگه شد در موردش مي نويسم . اينجا مردم هم الكي دلشون خوشه كه دكتر و دوا مجانيه . اخ كه چي بگم . باشه واسه بعد ...
ممنون از دوستاني كه كامنت مي گذارند . پام برسه خونه خودم جبران مي كنم . دلم براي خيال جمعي ها و اسودگي هاي زندگي ساده و زيباي خودم تنگ شده .
دلم براي اون سرزميني كه هيچوقت بهش نمي گم وطن تنگ شده . دلم براي همه اونهايي كه منو به اسم كوچيك صدا مي كنن تنگ شده . همه اونهايي كه صميمتشون رو با دنيا عوض نمي كنم .
هوا سرده . خيلي سرد . خيلي سرد ...


About me

Email

    1ghatreh[at]Gmail[dot]com

Links