یک قطره ...

با اسم کيجا به دنيا آمد . چون کسی معنای کيجا را نمی دانست قطره ای از دريا شد . قطره ماند اما دريا نشد ...





E-mail this post



Remember me (?)



All personal information that you provide here will be governed by the Privacy Policy of Blogger.com. More...



این دو روز گذشته رو خونه دوستامون مهمون بودم . خیلی خوبه که هر وقت میرم خونه شون بدون دغدغه درست کردن شام و نهار می شینم جلوی کامپیوترشون و وبلاگهای دلخواهم رو با حوصله می خونم گاهی موزیکشون رو گوش می کنم و گاهی به ارکایوزیشون (بایگانی) سر می زنم . گاهی هم به دنبال لینکهاشون سر از وبلاگهایی در می ارم که تا حالا ندیدمشون .

اینجا هوا سرد شده . توی جاده هم برگ درختها زرد و نارنجی شده بود . قیافه من از این روزها به بعد خیلی دیدنی میشه . چون توی خونه پتوی چهار خونه زرشکی ام رو می اندازم روی دوشم و وقتی که خیلی سردم بشه می گذارمش روی سرم . البته خیلی ها در هوای مشابه اونی که من میگم سرد خیلی احساس خوبی دارند و اصلا هم سردشون نیست . خدا رو شکر می کنم که هم اینجا و هم انجا و هم موقعی که دانشجو بودم همیشه در کنار دریا زندگی می کردم چون می دونم که اصلا نمی تونم هوای سرد رو تحمل کنم اصلا نمی دونم چطور میشه ادم بتونه یه جایی زندگی کنه که فقط یکی دو ماه هوای بهاری و تابستونی داشته باشه . اما راستش مردم توی هوای سرد خیلی سالمتر و جوانتر می مونن .

من با یه خانومی اشنا شدم که اهل سیبری روسیه است و من تا همین چند روز پیش هم روم نمیشد ازش بپرسم چند سالشه . اما اتفاقا داشتیم در مورد بچه صحبت می کردیم گفت که خیلی دوست داشت که یه بچه دیگه هم داشت اما دیگه الان ازش گذشته . من هم از موقعیت استفاده کردم پرسیدم مگه چند سالشه . گفت چهل و سه سال !
اصلا باورم نمیشد . راستی
عکسش رو دارم می تونید ببینیدش .

خیلی خانوم خوبیه . برام تعریف کرد که از طریق کامپیوتر با یه اقایی در این قیاس ابادی که ما زندگی می کنیم اشنا شده و خلاصه چند سالیه که ازدواج کرده و امده اینجا . یه پسر دوازده ساله هم داره که مال ازدواج اولشه و الان سه تایی با هم زندگی می کنند . جالبه که بعضی از
نقاشی های منو که دید می گفت اینها انگار از شهر و کشور اون کشیده شده . دیگه بهش نگفتم که بیشتر مدلهای نقاشی من از نقاشهای روسی است ترسیدم لوس بشه . اما هر کاری کردم نتونستم یکی از نقاشی هامو بهش قالب کنم . :))
خلاصه همین دیگه . الان دیگه برگشتم خونه مون . راستی راستی که هیچ کجا خونه ادم نمیشه ...


About me

Email

    1ghatreh[at]Gmail[dot]com

Links