یک قطره ...

با اسم کيجا به دنيا آمد . چون کسی معنای کيجا را نمی دانست قطره ای از دريا شد . قطره ماند اما دريا نشد ...




امروز چگونه گذشت


E-mail this post



Remember me (?)



All personal information that you provide here will be governed by the Privacy Policy of Blogger.com. More...



بگذارین اول توضیح بدم که من به شدت علاقمند به خرید کیف هستم . هرچقدر در خرید کفش کوتاهی می کنم تا اونجایی که همسرم رو عصبانی نکنم در خرید کیف کوتاهی نمی کنم . اینو داشته باشید.
امروز با ارزشترین مدرک زندگی ام رو گم کردم . اولش باخونسردی فایلها رو گشتم . بعد کشوها رو نگاه کردم . کم کم دلم شور زد رفتم سراغ کمد . اما نبود ! گیج شده بودم باورم نمیشد که گم شده باشه . تقریبا همه جای خونه رو گشتم . بعد نشستم چند قطره اشک ریختم که چه خاکی به سرم کنم . دوباره شروع کردم به گشتن ... جالبه که همینطور که میگشتم خونه رو هم مرتب می کردم ...
صدای در امد و من هم بغضم ترکید ... اولش یه کم با هم گشتیم بعد که خسته شد گفت : می دونی اصلا نگران نباش زنگ می زنیم میگیم برات یکی دیگه بفرستند . توضیح داد که کار سختی نیست و اصلا جای نگرانی نیست .
یه کم خیالم راحت شد . نهار که می خوردیم یادم افتاد اخرین بار برای ثبت نام در جایی گذاشته بودمش توی یکی از کیفهام که خیلی وقته ازش استفاده نمی کنم .
تازه اون موقع صدای غرغر شروع شد ... خسته شدم از دست این همه کیفهای تو . نصف کمد رو گرفته . خودت هم گیج شدی نمیدونی چی رو توی کدومش می گذاری ...
من هم با خنده : موضوع کیف یه چیز دیگه است اصلا ربطی به این قضیه نداره ضمنا وقتی غذا می خوری عصبانی نشو زخم معده میگیری من حوصله مریضی ندارم .
یه چیزی هم بدهکار شدیم ! اصلا می دونی خیلی وقته تنبیه نشدی باید فردا قرمه سبزی درست کنی .
باشه قبوله !

***
بی بی سی با دی جی مریم مصاحبه می کند . او اولین دختری است در ایران که تکنو می خواند و می رقصد . نمونه اهنگهایش را هم
می توانید بشنوید ...
من اتفاقی فهمیدم که تجارت خونه زیتون کجاست .!



About me

Email

    1ghatreh[at]Gmail[dot]com

Links