یک قطره ...

با اسم کيجا به دنيا آمد . چون کسی معنای کيجا را نمی دانست قطره ای از دريا شد . قطره ماند اما دريا نشد ...





E-mail this post



Remember me (?)



All personal information that you provide here will be governed by the Privacy Policy of Blogger.com. More...



با اين همه خبرهای بد که ادم از دور و نزديک ميشنوه ديگه دل و دماغی براش نمی مونه . زنگ زدم به خونه مون . مادر می گفت که از وقتی برگشته هر کي به ديدنش می اد خبرهای بد می اره از اون مدتی که نبوده . ميگه يادت می کنم که ميگفتی عزاداری ممنوع ! مگه ميشه ...
ميگم دکتر رفتين ؟ ميگه : سه هفته ديگه وقت داده . هر چی ميگم تا سه هفته ديگه چکار کنم ميگه اگه اضطراريه بريد اورژانس ... ميگم قيرگونی کردين ؟ ميگه : دو هفته قبل از برگشتم قرار بود بياد قيرگونی کنه که من خرابکاری ها رو نبينم الان دو هفته است که امدم هنوز ازشون خبری نيست هر وقت زنگ می زنم ميگه همين جمعه می ام ! کی ميرسه اين جمعه خدا می دونه ... از فلانی خبر داريد؟ - بله زنگ زدم بياد امانتی ای که دادی بهش بدم گفتن رفته کيش ! گفتم : اون که وضعش بد بود چطوری رفته کيش ؟ - نمی دونم والا من از کار مردم سر در نمی ارم خلاصه امانتی رو بدم يا نه ؟ می مونم چی جواب بدم ... کارت تموم ميشه من گيج حرفهايی که شنيدم .

...
- نمی خوای به بيمه خبر بدی ماشين رو فروختيم که ديگه پول بيمه اش رو نگيرن ؟
زنگ زدم گفتن باشه .
- نمی خوای بری دکتر برای ماه اينده قرص فشار خونت را تمديد کنی ؟

زنگ زدم گفتن برو داروخانه بگير .
- نمی خوای بری بانک بگی چرا استيتمنت اين ماه نرسيده ؟
زنگ زدم کامپيوتری حساب رو چک کردم همه چيز درست بود.
- اگه بخوايم لاغر بشيم لازمه يه کمی بيشتر پياده روی کنيم می خوای بريم خريد ؟
اذيتم کنی زنگ می زنم ليست خريد می دم میگم دليوری کنن ها !
اخم می کنم ...
چيه باز با ايران تماس گرفتی !!!!


About me

Email

    1ghatreh[at]Gmail[dot]com

Links